ابو عبدالله زنجانی
ابوعبدالله زنجانی ، فرزند شیخ الاسلام میرزا نصرالله یکی ازپیشوایان روحانی شهر زنجان در جمادی الثانی سال 1309 ه . ق1891م در زنجان، چشم به جهان گشود. وی در دامان پدر که درهالهای از علم و فضیلت و ادب بود پرورش یافته و بعد از رسیدن بهسن جوانی، در زادگاهش به حوزه علمیه پیوست.علوم ادبی و مبادیفقه و اصول را در نزد علمای زنجان آموخت و سپس به حوزه درسیفیلسوف و حکیم الهی زنجان میرزا ابراهیم فلکی - که از شاگردانفیلسوف شهیر میرزا ابوالحسن جلوه بود - در آمد و فلسفه، کلام وریاضیات را از وی آموخته و به سال 1329 به تهران سفر کرد. چنانکهبرههای از زمان، در مدرسه فرانسوی «سنلوئی» در تهران به تحصیلپرداخت و در ذیحجه سال 1330 پس از بازگشتبه زنجان، بههمراه برادرش میرزا فضل الله شیخ الاسلام زنجانی، آهنگ نجف کردو در آنجا نزد مجتهدان نامدار، علوم عالی را کسب کرد.
وی در نجف به همراه برادرش به درس سید محمد کاظم یزدی وشیخ الشریعه اصفهانی حاضر شد و بهرهای بسزا بر گرفت و هنگامدرنگ در آن خطه پاک، به مجلس درس آیة الله آقا سید ابوالحسناصفهانی و شیخ ضیاء الدین عراقی و شیخ میرزا حسین نائینی و جزآنان نیز در آمد و تا سال 1338 یا 39 در نجف بوده و به درجه اجتهادنائل گردید.
بخشی از اجازات ایشان بدین شرح است:
اجازه روایت از علامه سید حسن صدر کاظمی و علامه سیدمحمود شکری الآلوسی بغدادی صاحب «بلوغ الارب» که از علمایاهل سنت است و سید محمد بدرالدین بن یوسف المغربی محدثدمشق.
اجازه روایت از علامه سید حسن صدر کاظمی و علامه سیدمحمود شکری الآلوسی بغدادی صاحب «بلوغ الارب» که از علمایاهل سنت است و سید محمد بدرالدین بن یوسف المغربی محدثدمشق.
و اجازه اجتهاد از سید ابوالحسن اصفهانی، هبةالدین حسینیشهرستانی، علامه سید محمد فیروزآبادی و علامه شیخ الشریعهاصفهانی و علامه شیخ عبدالکریم حائری.
ابوعبدالله در اواخر سال 1338ه. ق به زادگاه خود، زنجانبازگشت و به تالیف و نشر کتب و تبلیغ افکار اسلامی پرداخت وپس از توقفی کوتاه در آن شهر به برخی شهرهای مهم ایران رهسپارشد. سپس زیارت خانه خدا را از بهر حج گزاردن بجد منظور نظر قرارداد و در سوریه، فلسطین، عراق به سیاحت پرداخت و از قدس وقاهره و بغداد دیدن کرد و در آنها بانخبگان بسیاری از عالمان و ادیبانو اندیشهوران دیدار داشت و از دیدار ایشان خرسند و کامیاب شد.
در این سفر که یک سال به درازا کشید، به سال 1344ه . قتوانستبرخی از آثار خود که به زبان عربی در سالهای بین پایانتحصیلات عالی در حوزه نجف و آغاز این سفر طولانی به قلم آوردهبود، به طبع بسپارد. بعد از این به زنجان بازگشت وبه تدریس فقه وفلسفه و تفسیر و نشر مقالات علمی و دینی در مجلات عربی وفارسی پرداخت. چنانکه در اوائل 1354ه به سفر سیاحتی دیگری بهقاهره دستیازید که پس از ورود، از طرف اساتید بزرگ دانشگاهالازهر و دانشگاه مصر و از جانب فضلا و ادبای آن سامان، مورداستقبال گرم قرار گرفت. در این سفر بود که کنفرانس ارزنده خود را بهزبان تازی، به عنوان «دواء المسلمین فی الرجوع الی القرآن» در«دار الهدایة الاسلامیة» ایراد کرد که سخت از آن استقبال شد و درشماره 448 نشریه مصری «الفتح» نشر گردید، و نیز در این سفر باعلمای دانشگاه الازهر درباره وحدت اسلامی و اتحاد مسلمانانتبادل نظر کرد و از جمله کسانی که با ایشان دیدار کرد، یکی علامهفقید مصطفی مراغی رئیس دانشگاه الازهر و دیگر شادروان دکترعبدالرحمن شهبندر و سوم علامه عبدالوهاب عزام بودند.
ابوعبدالله پس از اتمام سفر به ایران بازگشت و در دانشگاه تهران- دانشکده علوم معقول و منقول - به تدریس علم تفسیر و اخلاق وتاریخ مشغول شد و سپس یک سال در دانشسرای عالی تدریس کرد.
زنجانی در برخی کانونها و انجمنهای علمی و ادبی در ایران وکشورهای عربی عضو بود. از جمله در فرهنگستان علمی عربیدمشق که در محرم سال 1347ق صورت گرفت .
علامه زنجانی را آثاری است که پارهای چاپ و پارهای دیگرهمچنان دست نویساند. از جمله آنها چنین است:
1 . «تاریخ القرآن» که در دومین سفر به قاهره به گونهای آبرومندچاپ شده است. این عبارت عربی را روی جلد آن نگاشتهاند: «کتابوجیز یبحث عن سیرة النبی الاکرم والقرآن الکریم والادوار التی مرتبه من کتابته وجمعه وترتیبه وترجمته الی سائر اللغات...».
خود زنجانی درباره این کتاب نوشته است:
«این مختصر پایه و مقدمه جزئی از مقدمه تفسیری است که قصدتالیف آن را به اسلوب تحلیل و عقل و روش تجزیه منطقی دارد...».
چنانکه زنجانی اشاره دارد ایشان در صدد نگاشتن تفسیری بودهکه ظاهرا اجل فرصت نداد تا این قصد را عینیتببخشد. کتاب «تاریخالقرآن» در میان علمای اهل سنت تاثیری بسزا داشته و مورد اهتمامعالمان و روشنفکران آنان قرار گرفته است. دکتر احمد امین نگارندهکتاب «فجر الاسلام» آن را گامی در راه وحدت اسلامی به شمار آورده " 29 ". و کمیته ترجمه دائرة المعارف اسلام به شدت از آن استقبال کرده و بهزبان انگلیسی برای اطلاع عالمان دیار غرب شناسانده است.
این کتاب به قلم ابوالقاسم سحاب در تاریخ 4 مرداد 1317ترجمه شده است.
2 . اصول القرآن الاجتماعیه، (عربی، خطی).
3 . کتاب الافکار - عربی، خطی - کتابی است فلسفی که عقیدهاسلامی را از جنبه عقل و قرآن روشن میسازد.
4 . کتاب «دین فطرت» فارسی - خطی.
5 . کتاب «شرح بقاء النفس بعد فناء الجسد» (عربی) که شرحمبسوطی است و در سال 1340ه . ق با شیوهای امروزین به انجامرسیده، و اصل آن از آثار فیلسوف و متکلم برجسته، خواجهنصیرالدین طوسی است که در موضوع مهم «بقاء النفس بعد فناءالجسد» نگارش یافته است. این کتاب در قاهره و در تهران به سال1415ه/ 1995م به زیور طبع آراسته شده. چاپ اول ترجمه فارسیآن در آبان ماه 1325ش و به قلم دکتر زینالدین کیائی انجام یافته و درتاریخ 1373ش توسط شرکتسهامی انتشار تجدید چاپ شدهاست.
6 . رسالهای در قاعده فلسفی «الواحد لا یصدر عنه الا الواحد» کهاستادش شیخ الشریعه در سال 1337ه با ستایش مؤلف، تقریظی برآن نگاشته و استدراکاتی را اضافه کرده است. (خطی)
7 . «الفیلسوف الفارسی الکبیر صدرالدین الشیرازی حیاته و اهماصول فلسفته» که به زبان عربی است و در دمشق در چاپخانه المفیدطبع شده و در سال 1392 چاپ چهارم کتاب، توسط کتابخانه صدرتهران به پایان رسید. این نوشتار تزی است که به مناسبت عضویتمؤلف در فرهنگستان علمی عربی دمشق به قلم آمده، برخی ازمباحث آن در ماهنامه فرهنگستان علمی دمشق و در مجله «الزهواء»مصری و«لغة العرب» بغدادی به زبان تازی طبع و انتشار یافته است.کتاب به وسیله ابن یوسف شیرازی به فارسی ترجمه شده و بخشی ازآن در روزنامه «ایران آزاد» به طبع رسیده است. مجله فارسی زبان«ارمغان» از کتاب مذکور یادی کرده است.
8 . ترجمه و گزینش جستار فیلسوف انگلیسی توماس کارلایلدرباره پیامبر معظم از کتاب قهرمانانش که در تبریز به چاپ رسیدهاست. (زبان اصلی در این ترجمه عربی است).
9 . رساله «طهارت اهل کتاب» به زبان عربی که در بغداد به سال1345ه چاپ گردید. این رساله در میان گروههای متعصب در عراق وایران جنجال به پا کرد و چون نویسنده با ادله محکم رایی که قائل بهطهارت اهل کتاب است را ترجیح داده بود و رایی که قائل به نجاستایشان است را نقض میکرد، بسیاری آن را نقد و در رد آن، رسالههایینگاشتند که در آن زمان نشر یافت.
10 . «التصوف فی التاریخ» کتابی است در وحدت وجود و روندآن در مکتبهای عرفانی از دورترین ایام تا به امروز که خطی است وبرخی از فصول آن در شمارههایی از مجله «الاخا» نشر یافته است.
11 . کتاب گرانبار «شرح زندگی روحی حسین بن علی (ع)» کهعوامل پیدایش واقعه تاریخی عاشورا و اسرار نهان آن و عظمت نفسنفیس حسین بن علی (ع) را با شیوهای مطلوب و امروزین و با طرزینغز و فلسفی، مورد بحث و بررسی قرار داده و به زبان پارسی به رشتهتحریر در آورده است. کتاب در سال 1317ه . ش/ 1357ه . ق باپینوشتهای واعظ چرندابی در تبریز به چاپ رسیده است.
12 . رساله «لزوم حجاب» که پاسخ پرسشی است که از آمریکا بهوی آمده بود و به زبان فارسی چاپ گردیده است.
13 . الاسلام والاوربیون (عربی - خطی).
14 . الوحی (عربی - خطی).
15 . فرهنگ ایران پیش از اسلام.
16 . ترجمه «وصیت ارسطو به اسکندر» که از عربی به فارسیترجمه کرده است.
17 . کتاب «فی التصویب» که آخرین تالیف ایشان است.
مضاف بر اینها زنجانی دارای پژوهشهای گرانبهایی است که هراز چندی بر صفحات مختلف مجلههای عربی و فارسی نشر گردیده وکنفرانسهای فراوانی که در انجمنهای علمی و کانونهای ادبی القامینمود که برخی از آنها به صورت کتابچههایی جداگانه نشر یافتهاند.
علامه زنجانی، زبانهای عربی، فارسی و ترکی را با قواعد، بهنیکی میدانست و با زبان فرانسه آشنایی داشت. وی بسیار خوشاخلاق، با حوصله و نیک نهاد و دوراندیش و هشیار و غیور بر اسلام ومسلمانان و دلسوز به حال آنان برای ارتقای سطح فکری و معیشتیبود تا در ردیف ملتهای متمدن این عصر درآیند.
ابوعبدالله زنجانی بالاخره در روز پنجشنبه 7 جمادی الثانی1360ه .ق موافق 12 تیر 1320ه . ش به سبب کسالت قلبی، رحلتنموده و پیکرش پس از وفات به نجف اشرف انتقال یافت و در آرامگاهخانوادگی وی، بنابر وصیتش به خاک سپرده شد.
موضوعات مرتبط: بزرگان زنجانی ، بزرگان ترک زبانان ایران
تاريخ : شنبه چهارم مهر ۱۳۹۴ | 11:19 | نویسنده : شاعر و مداح علیرضا علوی 09125418870 |
